وبلاگ رسمی آقای محمدی

بچه ها امروز یا یکی آشنا شدم و داستان جالبی را برای من تعریف کرد خیلی خندیدم بعدشم رفتم یه چرخی زدم و چنتا مطالب مناسب با داستان سرگرمی امروز که برام پیش اومده بود را میخوام براتون به اشتراک بزارم خیلی باحال بود یک سری سایت رو زیرو رو کردم و برخوردم به یک موضوع مهم که گفتم حیفه برای شما منتظر نکنم برای همین من این متن را با ذکر منبع براتون کپی میکنم امیدوارم که بخونید و درس بگیرید و به قول حضرت محمد که میگه ز گهواره تا گور دانش بجوی که این همان منظور علم است که اگر علم تو بالا باشد از دیگران شما یکی از موفق ترین ادمهایی هستی که میتونید در میان آدما درست و کامل زندگی کنید.

تا حالا هیچ کنسولی بهتر از ps4 برای سرگرمی ندیده ام این دستگاه محشره و من عاشقش هستم من حتی حاظرم عشقمو با کنسول پلی استیشن عوض کنم خخخ ! سلام بچه ها خوبید ؟ امروز میخوام در موردن سرگرمی ps4 کمی باتون صحبت کنم که این دستگاه چرا به بازار اومد و از چه زمانی تولید شد و .... خب اول میریم سراغ نسل اول این کنسول که دستگاه هایی خیلی زمخت و بد شکلی بودند و بسیار بزرگ حدود 15 سال پیش بود که نسل اول ps1 وارد بازار  شد و یک سال بعد به دلیل فروش پایین دستگاه باز طراحی شد و یک مدل جدید و ارتقا یافته شده ی همان ps1 با حجمی کوچکتر وارد بازار شد این دستگاه ها cd خور بودند و از 32 بیت تصویر پشتیبانی میکردند برای اون زمان که کنسول ها در بازار موجود بودند همه 16 بیت و میکرو از 8 بیت پشتیبانی میکرد خیلی خنده دار نبود ولی الان با این همه کیفیت واقعا کسی حاظر نیست سرگرمی خودشون را از کنسول های قدیمی شروع کنند. کمپانی سونی با فروش بیش از حد پیش بینی که از این کنسول شد و بیشتر گیمرها از این دستگاه استفاده میکردند شروع کرد به نمونه ای قوی تر با پردازنده ای مسمم تر از قبل طراحی را شروع کند سونی این بار بازی اختصاصی برای کنسول های خود طراحی کرد و از آن بازی بیش از آن چیزی که فکر میکنید تبلیغ کرد نسل دوم کنسول های سونی با نام اختصاصی ps2 به همراه بازی God Of War وارد دنیای بازی شد . سونی خیلی از این بازی تعریف و تمجید می کرد و همه خواستار بازی با آن شدند خب ولی مشکلی که کنسول های نسل دوم داشت این بود که خیلی داغ میکرد و بعضی وقتا ضعف سخت افزاری که داشت کم میاورد در همین رو سونی این دستگاه را باز طراحی نمود و با نام ps2 mini روانه بازار کرد البته همزمان دو نسخه دیگر از این کنسول وارد بازار شد که سخت افزار قوی تر نسب به تولید اولیه داشتند اما این بار سونی رقیبی در بازار داشت به نام مایکروسافت که کنسولی جدیدی طراحی کرده بود به نام XBOX که رغیب جدی و سر سخت سونی بود حالا سونی فروش کمتری در کنسول های نسل دوم خود حس میکرد .

در دورانی که کودک بودم و همه چیز برای من سخت بود که درک کنم و یاد بگیرم و همیشه مادرم برایم از کودکی های دوران قبل برایم می گوید و میگفت که همیش راه میرفتم و میخوردم زمین این داستان مربوط میشود به زمانی که تازه میخواستم راه رفتمرا یاد بگیرم روزای خوبی بود و همیشه پدرم با من بازی میکرد و دستانم را میگرفت ومن را راه میبورد من عزیز دور دانه پدر و مادرم بودم و من را عاشقانه دوست داشتن کارهای جالب و خنده داری که میکردم باعث خوشحالی و خنده ی پدر و مادرم میشد و همیشه به من میخندیدن از اون سالها 20 سال میگذرد و انگار همین چند روز پیش بود که پدرم دستانم را میگرفت و من را راه میبرد الان روزهایی خیلی سختی دارم به دلیل تنهایی بیش از حد و این تنهایی من خیلی روی روحیه ام تاثیر گذار بوده چون منفی بود و روحیه ام را تا حدی باخته ام تنها دل خوشی که دارم کارم هست کاری که هنوز نو پا هست و آینده اش معلوم نیس کار خوبی است که انتخاب کرده ولی چون تنها دارم روش کار میکنم خیلی سخته کحه بتونم موفق بشم یا خیر خب من تلاش زیادی میکنم تا بتونم نتیجه مثبتی بگیرم و یک سرگرمی کاری برای من به رقم برسه البته من فقط  به فکر خودم نیستم و من فکر دیگران نیز هستم چون به آنها میخواهم کمک کنم تا کسب و کاری برای خودشان راه بیندازند .

کارهای مختلفی را دارم انجام میدهم و به قول معروف دارم با یک دست چندین هندوانه بلند میکنم خیلی سخت و زمان گیر است که اگر این به نتیجه برسه به عنوان کار آفرین میتوانم فعالیت کنم خب بگذریم در دوران کودکی خودم چندتا دوست داشتم که همیشه با آنها در کوچه و محله با یکدیگر تا غروب آفتاب بازی میکردیم و مادرم با مادر دوستانم در کوچه می آمدند و حواسشان به ما بود که مبادا کسی مارا اذیت کند همانند شیری که مواظب کودک خودش است تا کسی به آن صدمه نزند.بیشترین بازی ما به فوتبال بازی کردن گرگم به هوا که من عاشقش بودم چون سرعتم خیلی زیاد بود و کسی نمیتونست به من برسه و قایم باشک که خیلی خنده دار بود و انقد به ما میخندیدن اونایی که به ما نگاه میکردند که نگو خیلی جالب بود و خنده دار هر کسی که میرسید خنده بر لبانش گل مینداخت خب از همه اینا که بگذریم همسایه ای داشتیم که اصلا اعصاب نداشت و هروقت که ما بازی میکردیم در محله همیش میومد بیرون و باعث میشد که ما درست بازی نکنیم و همیشه هم درگیری درست میکرد بی اعصابی و خسته کننده بود کاراش و ما از اون بدمون میومد هعی همیشه خوشحالی ما را از بین میبرد .

با سلام و عرض ادب به همه ی عزیزانی که این وبلاگ را مورد تایید قرار داده اند و وقت میگذارند تا مطالب را کامل بخوانند. من علیرضا محمدی هستم که عضو تیز هوشان مدرسه ای در اصفهان هستم و تنها مسیر پیشرفت و سرگرمی من درس خواندن است زیبا درس خواندن باعث میشود که علم من افزایش پیدا کنه و در کارهایی که در آینده میخواهم انجام بدم موفقیت من را تثبیت میکنه و کسی در جامعه امروز موفق هست که بتونه درست تحلیل کنه مسائل کاری را و برای پیشرفت خودش شروع به کارهایی از جمله تولید محصول و کالای ایرانی کند. خب اگر شما هم این مطلب را میخوانید باید بدانید که درس خوندن فقط باید در راستای پیشرفت شما باشد یعنی اینکه اگر درس میخواهید بخوانید که چشم و هم چشمی درست کنید و چون مثلا دوستم بیشتر درس میخونه منم باید به پای اون برسم این کاملا غلط و اشتباه است پس اگر میخواهید پیشرفت کنید این افکار کهنه و بدرد نخور را کنار بگذارید و با تفکر جدید شروع به فعالیت کنید گام های بلندی برای خودتان بردارید و شروع کنید به کارهایی که می تواند شما را به اوج قلعه های موفقیت برساند فراموش نکنید که درس خوندن در کنار کار علمی ارزش دارد و اگر شما کاری را بلد نباشید و فقط صرفا سرگرمی درسی دارید شما عملا مهره سوخته هستید و نمیتوانید درست کار کنید و تمرکز کنید روی زندگی خودتان و از همه مهمتر شما کاری مناسبی بعد از این همه سال گیرتون نمیاد و باید دست به دامان افرادی معمولی باشید که قبلا برای خودشان کسب و کاری راه انداخته اند که این برای فردی که چندین سال درس خونده که آینده راحت زندگی کند خیلی گران تمام میشود.

در تمام این چند سالی که شروع کردم ام بصورت جدی درس خواندن خیلی از موفقیت هایم را مدیون خانواده ام هستم چون پدرم همیشه پیگیر درسم بود تو حیطه رشته ی خودم و همیشه پیگیر بود که چطور بتونم موفق بشم برای همین من را تشویق میکرد تا هم راستا با درسی که میخوانم همزمان در ساعتی از روز هم پیش یکی از دوستاش کار میکردم تا بتونم کار عملی مرتبط با رشته تحصیلی خودم را یاد بگیرم و یا برای من تجربه شود. خیلی خوب بود چون الان بعد از گذشت 8 سال حالا می توانم برای خودم حتی چندین شغل پر در آمد به وجود بیاورم با تعداد زیادی پرسنل اما برای شروع کارم خیلی چیزها مهمه که از ریسک کار من را پایین بیاورد در همین راستا من در این وبلاگ با مطالبی که براتون ارسال میکنم میتوانید موفقیت خودتان را به چشم همه روشن کنید .